{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی کارکرد اجرایی در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰ 
۰[توسط مترجم]
[روانشناسی]
executive function
معنی کارکرد اجرایی, معنی کارکرد اجرایی, معنی lاclcb ا[cاdd, معنی اصطلاح کارکرد اجرایی, معادل کارکرد اجرایی, کارکرد اجرایی چی میشه؟, کارکرد اجرایی یعنی چی؟, کارکرد اجرایی synonym, کارکرد اجرایی definition,
معنی cosmogony, ترجمه cosmogony به فارسی, معنی مدل میله کشسان نامتقارن, ترجمه مدل میله کشسان نامتقارن به انگلیسی, معنی اتصالات ضعیف, ترجمه اتصالات ضعیف به انگلیسی, معنی خالص)، جمع کل، بزرگ کردن، جمع کردن، زمخت کردن درشت، بزرگ، ستبر، عمده، ناخالص، زمخت، درشت بافت زشت، شرم اور، ضخیم، بی تربیت، وحشی، توده، انبوه کلفت کردن، بصورت سود ناویژه بدست اوردن وزن سرجمع چیزی(باظرف وغیرهدرمقابل ten یعنی وزن ,
, ترجمه خالص)، جمع کل، بزرگ کردن، جمع کردن، زمخت کردن درشت، بزرگ، ستبر، عمده، ناخالص، زمخت، درشت بافت زشت، شرم اور، ضخیم، بی تربیت، وحشی، توده، انبوه کلفت کردن، بصورت سود ناویژه بدست اوردن وزن سرجمع چیزی(باظرف وغیرهدرمقابل ten یعنی وزن ,
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی